دختر شاداب می خواهد خود را به پسری بدهد، اما او تصمیم گرفت کمی او را پوزه کند. ابتدا کلیشه او را با ویبراتور گرفت، سپس آن را در شکاف او فرو کرد. و وقتی آب میوههایش روی لبهای برافروختهاش جاری شد، دیکش را داخل آن فرو کرد. او مجبور بود برای خروس سخت او کار کند، او را خشنود کند، و وارد حالت های صریح شود. تنها هدف اصلی او صورت و دهان او بود. او یک سری ضربات دقیق به آنها شلیک کرد. توپچی، الاغ من!
چه بابای خوش شانسی که از سر کار برگشت! و دختران او واقعا شلخته هستند، اما از نظر جنسی نیز تجربه دارند. من عاشق وقتی دخترها مثل چوب دراز نمی کشند، اما همه چیز را به وضوح انجام می دهند. خوش شانس بودم که برای کسب افتخار، الاغ تنگ را امتحان کردم. این دو زیبایی آرزوی هر مردی است، آنها می دانند باید چه کنند و نیازی به مشاوره ندارند. این خیلی هیجان است، همه خوشحال بودند!
♪ من عاشق همچین دختری هستم ♪