برای چنین پدری بدشانسی است که دختر داشته باشد. علاوه بر این که او کاری را انجام می دهد که به سرش می آید، متلک هم می کند. هر کس روش های خود را برای تنبیه دارد، بنابراین من از ضربه زدن و رابطه جنسی متعاقب آن تعجب نمی کنم. من مقدار زیادی اسپرم درست بالای سرش ریختم. اگر اغلب این اتفاق بیفتد، نمیدانیم که آیا دختر عمداً پدرش را آزار میدهد یا فقط گهگاهی بعد از لغزش دیگری او را زبر میکند.
جوجه چاق زیبا، شوهرش معلوم است که دیگر نمی تواند او را اداره کند. و او هم واقعاً به او علاقه ای ندارد! چنین بدنی نباید بیکار بماند! او همچنین باید از پسرش تشکر کند - خانم هر آنچه را که نیاز دارد در خانه به دست می آورد و قطعاً به دنبال یک معشوق در کنارش نخواهد بود. در کل همه چیز مثل یک خانواده معمولی سوئدی است، همه خوشحال هستند! به نظر من بهتر است همسرش را با پسرش شریک شود تا اینکه او با یک مرد غریبه بیرون برود.
این باعث حسادت من می شود، ای کاش من با دیک بزرگ جای آن سیاه پوست بودم. به حرصی که این جوجه فالوس عظیم سیاهپوست را می بلعد نگاه کنید. ابتدا در حال مکیدن است، سعی میکند تا حد امکان از این کوه ماهیچهها را در دهانش ببرد، سپس با حرص دیک خود را با واژن خود میبلعد - جا نمیشود، اما او، با این حال، با تحمل درد، همچنان خود را به داخل میکشد. تا جایی که می تواند عمیق باشد
شما قیمتی به این خوبی ندارید