دختر مقصر بود و پدرش او را از استفاده از وسایل منع کرد. اما چه مردی می تواند در برابر مکیده شدن دیک مقاومت کند؟ نه مرد! و این عوضی فوراً گاو نر را از شاخ یا بهتر بگوییم فلفل گرفت. و تمام شد - اراده پدرم برای سخت گیری فوراً محو شد و او آن را مانند یک فاحشه معمولی به او داد. از طرفی همه چیز خوب پیش رفت. حالا هر وقت بخواهد می تواند آن دختر شلخته را لعنت کند!
زن و شوهر درباره اینکه همسرشان را خدمتکار خود کنند خیال پردازی می کنند. آیا استادان نمی توانند از آزمایش قدرت خود روی او خودداری کنند؟ فقط زن روشن است - اگر همسر فالوس خود را در لب های شخص دیگری فرو کند و پاهای خود را به زن دیگری باز کند. برای مثال خدمتکار. چنین دیدهایی معشوقه را به ارگاسم می رساند. آرزوهای خیلی داغ در سر زیبایش - امیدوارم شوهرش هم او را ناامید نکند. چنین افکاری امروز قابل تحقق است...
بنابراین، او به هم ریخت و حالا باید مشکل را حل کند، بنابراین تصمیم گرفت خروس بزرگ ارباب خانه را صیقل دهد و آنقدر این کار را عالی انجام داد که حتی او را لیسید تا این زیبایی به راه بیفتد. بعد از اینکه او آن را وارد کرد، او این کار را عالی انجام داد، او را همانطور که باید لعنت کرد، بیچاره، او حتی جیغ زد، اما با قضاوت از نحوه ناپدید شدن چنین خروسی در او، نتیجه یک است، او این اولین مورد نیست.
¶¶ من می خواهم او را به زودی لعنت کنم ¶¶